بپرسيد و پاسخ بگيريد


 






 

چرا در هنگام کسوف کامل، خورشيد کاملاً محو مي شود اما در خسوف کامل، ماه را هنوز هم به خوبي مي توان ديد؟
 

پاسخ اصلي در دخالت جو زمين نهفته است. جوّ زمين کم و بيش مانند عدسي عمل مي کند و بخش کوچکي از نوري را که از خورشيد به زمين مي رسد، مي شکند و به سوي ماه مي تاباند. همين مقدار کوچک از نور خورشيد کافي است تا به ماه بخورد، به سوي ما بازتاب شود و ما بتوانيم در هنگام خسوف، ماه را در آسمان ببينيم. اين نور، پيش و پس از گرفت هم بر ماه مي تابد، اما نور مستقيم خورشيد آن قدر قوي است که نمي گذارد اثري از نور شکسته شده در جوّ زمين، در ماه ديده شود.
در هنگام کسوف (يا خورشيد گرفتگي) کامل، منبع اصلي نور - يعني خود خورشيد - پوشانده مي شود، بنابراين نمي توان انتظار داشت که چيزي از آن (البته به جز هاله ي پيرامونش که خارج از قرص پوشاننده ي ماه قرار مي گيرد) در آسمان ديده شود.

چرا تمام ماموريت هاي فضايي را با همين 2 يا 3 شاتلي که دائماً نامشان را مي شنويم انجام مي دهند؟ مگر تعداد بيشتري شاتل وجود ندارد، و مگر مرتب از آن توليد نمي کنند؟
 

بگذاريد پاسخ را با شرح تاريخچه اي مختصر بيان کنيم. آمريکا تا کنون شش فضاپيما شاتل ساخته است. نخستين شاتل، انترپرايز بود که صرفاً براي مقاصد آزمايشي و انجام آزمون هاي مختلف ساخته شد و هيچ گاه به بيرون از جوّ زمين پرواز نکرد. البته اين شاتل، توانايي برخاستن از زمين و فرود آرام را داشت. نخستين شاتلي که به بيرون از جوّ زمين رفت و در مداري به دور زمين گرديد، کلمبيا بود که در سال 1981/1360 به همراه دو فضانورد به نام هاي جان يانگ و رابرت کريپن به فضا پرتاب شد و دو روز بعد به زمين بازگشت. شاتل هاي ديگري که ساخته شدند، به ترتيب چَلِنجِر (1983/1362)، ديسکاوري (1984/1363)، آتلانتيس (1985/1364) و اِنديوور (1992/1371) بودند.
دوتا از اين پنج شاتل فعال، بر اثر حوادث تلخي از دور خارج شدند: فضاپيماي چلنجر در زمستان سال 1986/1364 در هوا منفجر شد و به همراه هفت سرنشيني که داشت، از بين رفت. در زمستان سال 2003/1381 نيز چنين حادثه اي براي فضاپيماي کلمبيا رخ داد و باعث از بين رفتن آن و کشته شدن هفت سرنشينش شد.
به اين ترتيب، فقط سه فضاپيماي شاتل براي انجام دادن ماموريت هايي که به آن ها محول مي شوند باقي مانده اند که آن ها هم يکي يکي در حال بازنشسته شدن هستند. به زودي مأموريت هاي سنتي شاتل به تاريخ خواهند پيوست و نسل جديدي از فضاپيماهاي پيشرفته تر، جاي آن ها را خواهند گرفت. روسيه نيز زماني شاتلي به نام بوران ساخته بود که اکنون چندين سال از بازنشستگي آن مي گذرد و زينت بخش موزه اي فضايي در روسيه شده است.

من شنيده بودم که تلسکوپ را مي توانند با آينه اي مايع از جنس جيوه بسازند. آيا اين حقيقت دارد؟ اگر اين طور است، اين روش چه مزيتي بر روش هاي عادي ساخت تلسکوپ دارد؟ و اينکه چگونه مي توان با آن، بدون اينکه مايع آينه بريزد، زواياي نزديک افق را رصد کرد؟
 

بله حقيقت دارد. فکر ساختن تلسکوپي با آينه ي مايع به بيش از صد سال پيش باز مي گردد. اصول کار بسيار ساده است: اگر ظرفي را که درون آن مايعي قرار دارد با سرعتي ثابت به دور مرکزش بچرخانيم، سطح آن، شکلي مقعر و هذلولوي به خود مي گيرد. اگر اين مايع بتواند نور را مانند آينه بازتاب کند، نور کانوني خواهد شد؛ درست همان عملي که در تلسکوپ هاي بازتابي رخ مي دهد. قطعاً نمي توانيم مايعي را در دماي عادي پيداکنيم که بهتر از جيوه بتواند نور را بازتاب کند (اغلب آينه هاي معمولي را هم با جيوه اندود مي کنند). جيوه اين ويژگي را دارد که در دماهايي بالاتر از 39- درجه سانتي گراد، مايع است.
مزيت اصلي چنين آينه اي، پايين بودن هزينه ي ساخت آن نسبت به آينه هاي متداول است. استفاده از اين روش در ساختن آينه هايي با ابعاد چند متري، رقم بسيار بالايي را صرفه جويي خواهد کرد. بزرگ ترين تلسکوپي که در آن از آينه ي مايع استفاده شده است، تلسکوپ 6 متري زنيت در ونکوور کاناداست.
اما هيچ ارزاني بي علت نيست! استفاده از اين روش براي ساختن تلسکوپ، يک اشکال بزرگ دارد: محور آينه ي اين تلسکوپ هميشه بايد در حالت عمودي قرار بگيرد و امکان مايل کردن آن براي رصد ارتفاع هاي پايين تر (يا به قول شما زواياي نزديک به افق) وجود ندارد. بنابراين با استفاده از چنين تلسکوپي فقط مي توان محدوده ي بسيار کوچکي از آسمان بالاي سر (سرسو) را رصد کرد ورصدگران بايد منتظر بمانند تا چرخش زمين، اجرام جديدي را به ميدان ديد تلسکوپ بياورد.

ستاره هاي «کوتوله سرخ» چه نوع ستاره هايي هستند؟
 

ستاره هايي کم جرم و کوچک که نسبت به هم جنس هاي خود (ستاره هاي ديگر در رشته ي اصلي نمودار HR) سردترند و دماي سطحي آن ها حدود 3000 درجه ي کلوين است، و به همين دليل به رنگ سرخ مي درخشند به سبب قد و قواره ي کوچک و ميزان درخشندگي کم اين ستاره ها، لقب کوتوله را بر آن ها گذاشته اند.
منبع: نجوم، شماره 191